- سر غلیان
- حقه ای که در آن تنباکو کنند و بالای غلیان گذارند
معنی سر غلیان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حقه ای که در آن تنباکو کنند و بالای غلیان گذارند
عمامه دستار، کلاهخود خود، کلاهی نرم که زیر کلاهخود بر سر می نهادند تا سر خود را آزار نکند، شمله و علاقه دستار و مغفر، جمع سر پایی، پا بر سران
آلتی سنگی یا فلزی که در آن تنباکو می کنند و بر سر قلیان می گذارند